- سقف زدن
- اشکوونیدن آشکوباندن تاکاندن تاک زدن
معنی سقف زدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
درست آن سک زدن است خوردن (مخصوصا نان خشک را)
سخن گفتن
چاخان کردن، توپ زدن، دروغ گفتن، یکدستی زدن
نگاشتن، تحریر کردن، نقش کردن نقاش، نویسنده و محرر
ساز بستن ساز دادن ساز نواختن، یا ساز زدن به کام کسی به کام و مراد او بودن
گفتن دوییدن سخن گفتن تکلم کردن
کلک زدن نارو زدن فریب دادن
غابیدن از فایده افتادن بیکاره شدن، مردن درگذشتن
دانگ زدن فلزی را به صورت مسکوک در آوردن ضرب کردن
به مهمانی رفتن سور خوردن
صفیر بر آوردن از دهان یا از سوت
بسیخ کشیدن قطعات گوشت، اصرار کردن، تحریک کردن
سخن گفتن، گفتگو کردن
ساز نواختن، نواختن ساز
مردن، تلف شدن حیوان چهارپا
نوشتن، نقاشی کردن
کنایه از مقدّر کردن
کنایه از مقدّر کردن
خودستایی کردن، دعوی زیاده از حد کردن، برای مثال دوست مشمار آنکه در نعمت زند / لاف یاری و برادرخواندگی (سعدی - ۷۱)
در آوردن صدای ممتد خالی از حروف هجا از میان دو لب یا از آلت مخصوص، سوت کشیدن، صفیر زدن، شپلیدن، شخلیدن، شخولیدن
سپختن پس زدن
پس گردنی زدن: دایه را قفا می زدند و دشنام می دادند
خودستایی کردن: این لافی نیست که میزنم و بارنامه نیست که میکنم بلکه عذری است که بسبب این تاریخ میخواهم، دعوی باطل کردن: برگ بی برگی نداری لاف درویشی مزن، (سنائی لغ)
نرمه زدن بالیف و صابون (خود یا دیگری را) شستن
بریدن ناف نوزاد: بوصفش خردبست نقش ضمیرم بمدحش زد اندیشه ناف زبانم. (طالب آملی بها) یاناف کسی را بر چیزی یا صفتی بریدن (زدن)، بودن چیز یا صفت در ضمیر و فطرت او
آهون زدن سوراخ کردن زمین. توضیح بریدن مجرای زیر زمینی برای رسیدن بمحلی که در آن قصد دستبرد (دزدیدن اموال بدر بردن زندانیان دزدیدن پهلوانان یا کشتن آنان) را دارند. این کار در داستانهای عامیانه ایران سخت رایج است و} عیاران {همواره برای رسیدن بمحل کار خود ازراههای دور نقب می زنند: سر نفر زهزنان وهم و خیال نقب در خزینه عصمت آدم زدی (دیو گاو پای)
آهون زدن نقب زدن
نگار زدن نقش کردننقاشی کردنتصویر کردن: خلیفه بفرمود تا بر منابر بغداد بنام طغرل بک خطبه کردند و نام او بر سکه دار الضرب نقش زدند. یا نقش زدن نغمه (پرده)، با آلت موسیقی نواختن آن را: مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد، نقش هر نغمه که زد راه بجایی دارد، (حافظ)
بهانه جویی کردن، غرغر کردن، توضیح این لغت اصلا در مورد بهانه گیری کودکان و سر و صدا کردن آنان بکار میرود اما آنرا بر سبیل توسع در مورد بهانه جویی زنان ومردان بزرگ سال و اظهار نارضایی از طرف آنها نیز استعمال میکنند